زیباترین تلاش برای رسیدن!
توی همین لحظه که دارم می نویسم (یعنی درست لحظه ای که ٥ ماه و ٢٤ روز و ٦ ساعت از زندگی قشنگت می گذره)، با تشویقای بابی امین که کنارت چهاردست و پا وایساده، با دستا و پاهای تُپُلیِ کوچولوت خیلی آهسته و با احتیاط به جلو حرکت می کنی ... فدااااااااااااااااااااااااااااات ... (وقتی یکی از دستاتو بلند می کنی که جلوتر ببریش، اون یکی دستت خیلی زود خسته میشه و به زمین میوفتی ... بووووووووووووووووووووس برای نازنین گلم)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی