گذر عمر ...

نازنين دخترم

مدت خيلي زياديه كه برات ننوشتم ..... خيلي ازين موضوع ناراحتم .... يكماه پيش كه توي قفسه هاي كتابخونه رو مرتب ميكرديم، يادداشتهاي قديمي رو كه توي دفتر برات نوشته بودم ميخونديم و كلي خاطرات خوب برامون مرور شد ... دلتنگ شديم و امين گفت چرا ديگه نمينويسي .... دوباره بنويس .... الان ميخوام دوباره بنويسم ... براي تو، براي ما .... براي يادگاري خاطرات خووووووووووووووووووووووووب